زندگی
زندگی باور دریاست در اندیشه ماهی
در تنگ ...
+ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 11:17 AM توسط اندوه رنگ
|
زندگی باور دریاست در اندیشه ماهی
در تنگ ...
سایه ام روی دیوار ....
شبیه خودم نیست !
شبیه دلی است که
به ترانه ای میمیرد
و به بوسه ای زنده می شود !
چه مکانی بهتر از جان
که
تو در میان آنی ...
تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی
چه نیازی
چه غمیست ...
دمی به خلوت خاص خلوص راهم ده
به خود پناهم ده
که در پناه تو آواز رازها جاریست
و در کنار تو بوی بهار می آید ...
من به چشمهای بی قرار تو
قول می دهم
عاقبت یک روز شاخه های ما به آفتاب خواهد رسید ...
همیشه منتظر خبری خوش
خوابهای تو را مرور میکنم ...
یک روز ناگهان
چون چشم من
ز پنجره افتاد به آسمان
می بینم
آفتاب تو را
در برابرم
دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی